فیلوجامعه‌شناسی

فیلوجامعه‌شناسی

تاریخ اروپا(بخش اول)

فرستادن به ایمیل چاپ


Encartaادامه مطلب...


///دوران ما قبل تاریخ و باستان

هومو ساپینس‌ها1 (انسان‌های جدید)، نخستین بار در اروپا، در اواخر دورة پالئولتیك2 (عصر سنگ قدیم) ظاهر شدند. آنها انسان‌های گردآور خوراك بودند كه جلوه‌های قابل توجهی از هنر را طی 25000 تا 10000 سال پیش، در بیش از 200 غار (در اسپانیا و فرانسه) از خود به جای گذاردند. حدود 10000 سال پیش، در پایان دورة پلایستوسن3 (نزدیكترین عصر یخبندان)، آب و هوا رو به بهبود نهاد و رفته رفته، به وضع آب و هوای امروزی نزدیك شد. در این هنگام، انسان‌های نئولتیك4 (عصر نوسنگی) اقتصاد‌های كشاورزی پدید آوردند كه خصوصاً در نواحی بالكان و دانوب (در فرهنگ‌های مشهور به فرهنگ استارچوو5– نزدیك بلگراد در صربستان امروز– و فرهنگ دانوبی) متمركز بود. در جنوب بالكان، فرهنگ سسكلو6 (در تِسالی7) در 5000 سال پیش از میلاد اشكال پیچیده‌ای از شهر‌های اولیه را ایجاد كردند، این فرهنگ به نوبه خود، به فرهنگ دیمینی8 (این نیز در تسالی) منجر شد كه با قصبات برج و بارودار شناخته می‌شود. حفاری‌ها در بالكان نشان داده‌اند كه مس در این ناحیه در حدود 4000 سال پیش، در میان فرهنگ وینکا9(3000-4500 سال پیش از میلاد) به كار رفته است. در همین زمان تجارت بویژه تجارت از مبدأ بالتیك بیش از پیش اهمیت می‌یافت. در اروپای مركزی (بوهمیا10)، انبار‌های بزرگ مس و قلع منجر به تكنولوژی برنز در خلال سومین هزاره قبل از میلاد شد.

      معمولاً گور پادشاهان یا اشراف در این دوره توسط پشته‌‌ها یا مقبره‌هایی پوشیده می‌شد، اما از اواخر هزاره دوم ق.م. تغییری روی داد؛ خاكسترسازی اجساد معمول گردید و دفن كوزه حاوی خاکستر (در میدان كوزه‌ها) رسم شد.

////ورود هند و اروپاییان

پژوهش‌ها دقیقاً منشأ زبان‌های هند و اروپایی را كه در غالب ممالك اروپایی بدان‌ها تكلم می‌شود، معلوم نکرده‌اند. برخی متخصصان معتقدند كه فرهنگ كورگان11 كه در شمال دریای سیاه در حوالی 2500 سال ق.م. آغاز گردید، همان فرهنگ هند و اروپایی نخستین است. بر اساس این تئوری، هندواروپاییان، به سوی اراضی بالكان هجوم آوردند، و در این ناحیه در حوالی 2200 ق.م. مستقر شدند؛ سپس در سراسر اروپا گسترش یافتند. بنابراین، مردم عصر برنز میانی در بالكان و اروپای مركزی به زبان‌های هندواروپایی سخن می‌گفتند. صرفنظر از تمدن‌های كرِت و یونان، در دو هزار ق.م.، بیشتر اروپای عصر برنز بی‌سواد بوده‌اند.

      نخستین تمدن اصلی كه در اروپا بلوغ یافت، تمدن كرِت در دو هزار پیش از میلاد بود. این جامعه عصر برنز كه پس از پادشاهی افسانه‌ای مینوس12، مشهور به تمدن مینوآن13 شد، در حوالی 1600 ق.م.، مغلوب تمدن اژین14 شد. زمان ورود نخستین مهاجمان یونانی به سرزمین یونان محل مناقشه است. بسیاری بر سر تاریخ تقریبی 1900 ق.م. توافق دارند. در 1400 ق.م. این یونانیان كه پس از ایجاد شهر اصلی‌شان به نام مایسنی15 به مایسنی‌ها موسوم شدند، اراضی دوری16 را تصرف كردند. تمدن مایسنی روابط تجاری با خاورمیانه و بریتانیا داشت. اما پس از 1200 ق.م.، جامعه مایسنی تقریباً به كلی مضمل شد. وقوع این اضمحلال، به علت تاخت و تازهایی كه از جانب شمال، یحتمل از سوی یونانیان دوری كه از لحاظ فرهنگی كمتر توسعه یافته بودند، اما زبان سلاح آهنین را خوب بلد بودند، واقع شد. بنابراین، آغاز عصر آهن در یونان با قهقرای فرهنگی مصادف شد.

آخرین بروز رسانی در جمعه, 01 مرداد 1389 ساعت 20:32 ادامه مطلب...

ده راه برای آنکه به دست خودتان، سازمان و مدیریت خود را منهدم کنید

فرستادن به ایمیل چاپ

اقتباس از استیو توباک

پنجشنبه پانزده جولای دو هزار و ده، مطابق با بیست و چهار تیر هشتاد و نه


استیو توباک، مشاور، نویسنده و مدیر ارشد صنعتی با سابقه‌ای متجاوز از بیست سال مدیریت صنعتی در سانتاکلارای کالیفرنیا(عظیم‌ترین تمرکز فعالیت تکنولوژیک در جهان) است.

← الکل، یا مواد مخدر مصرف کنید؛

← جاسوسی کنید؛
← لایی بکشید و برای خود منافع نامشروع بجویید؛
← اسناد محرمانه خود را جایی بزارید که هیچ کس نبینه! (حتماً یکی خواهد دید!)؛
← بین کارمندان خود فرق بگذارید یا از آنها سوء استفاده کنید؛
← لج کنید؛
← دروغ بگید؛
← از محصول کار کم بذارید؛
← به بهانه‌ای بگید: ”دیگه کار نمی‌کنم و نمی‌تونم ادامه بدم“؛
← روی اعصاب یه کارمند عصبی راه برید.

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 31 تیر 1389 ساعت 12:00

فلسفه صلح

فرستادن به ایمیل چاپ

ادامه مطلب...حامد دهخدا


← برای صلح، اول باید از ”سروشیسم“ خلاص شویم.

← سازه نظری سروش، که رکن احیای کارگزار در کالبد روشنفکر بود، ظاهراً برای صلح ساخته شد، ولی از آن، برای جنگ بهره‌برداری گردید.

← تنها تقصیر سروش نبود که از سازه صلح، برای جنگ استفاده کرد، بلکه اصل سازه فلسفی او نیز بیمار بود؛ اساساً فلسفه صلح نبود. صلح‌نما بود. ایده او متناقض بود. در عین حال که بدواً به عنوان ابزار صلح ”تبلیغ“ می‌شد، اما سویه‌های نیرومندی از خشونت در آن فعالیت می‌کرد. از آن، به عنوان یک ابزار فاشیستی برای سوار شدن بر قدرت و سپس انحلال نردبان استفاده می‌شد. بر مبنای الگوی هیتلر، برای نابود کردن رایشتاگ پیش می‌رفت.
← سازه نظری سروش، متناقض بود. هم ادعای فیصله‌بخشی ”قاطع“ مناقشات فلسفی بر سر رئالیسم را داشت، و هم کار رئالیسم را اینگونه فیصله می‌داد که می‌خواست همه را متقاعد کند تا بپذیرند که حقیقت واحدی وجود ندارد، الا حقیقت و رئالیسم ”سروشیسم“.
← در مقابل سروشیسم، که به فقدان قدر مشترک برای فهم متقابل تأکید می‌کند، و نسخه ”فارسی“ پست‌مدرنیسم معرفت‌شناختی محسوب می‌شود، رکن سیاست ”به‌رسمیت‌شناسی“، تأکید بر تفاهم و درک متقابل است.
← نوع بشر، با وجود گوناگونی چشمگیری که میان تمدن‌ها و دولت‌ها وجود دارد، از دیرباز، خواهان رسیدن به هماهنگی در پهنه جهان بوده است. این آرزوها، جهانی را به تصویر می‌کشیدند که می‌شد بدون از بین رفتن سرزندگی اجزاء، هماهنگی را در کل آن ترویج کرد. برای برقراری این هماهنگی، کاری از دست قدرت‌های اقتصادی و سیاسی برنمی‌آید. در گرفتن نیروها و برخوردهای پس از پایان جنگ سرد، مانند آنچه در قفقاز، بالکان، و شرق و غرب افریقا شاهدش بودیم، بیانگر آشوب زده بودن آن نوع هماهنگی است که در دوران جنگ سرد به دست ابرقدرت‌ها بر جهان تحمیل شده بود. سرنوشت اتحاد کارگزار و روشنفکر در ایران نیز مؤید این مطلب است. اگر دنیا را به دست آنان بسپارند، در ته دیگ حیات انسانی، چیزی جز نبرد سخیف گرگ‌ها نمی‌ماند.
← هسته اصلی گفتگوی انسانی، پذیرش ارزش‌های مشترک انسانی، و تلقی آن به عنوان آغاز رشد است. سیاست ”به‌رسمیت‌شناسی“، در عین پذیرفتن تفاوت‌ها، به تفاوت‌ها و تفرقه ها راضی نمی‌شود. اعضای ”امت“ باید در عین به رسمیت شناختن تفاوت‌ها، پایبند به ارتقاء هماهنگی باشند.
← سیاست ”به‌رسمیت‌شناسی“، اساساً از ایجاد جامعه‌ای صلح‌جو‌تر(و نه وارفته‌تر) هواداری می‌کند. پشتیبانی از نوع فراگیرتر و ”پاسخگو“تری از ”حقوق فردی“، با تشویق ”امر به معروف و نهی از منکر“ همراه است. افراد، در حالی که کوشش می‌کنند تا یکدیگر را همانند خود بدانند، در عین حال، خود را مسؤول خویشتن، و حتی دیگران هم می‌شمرند. بنابراین، با تربیت اسلامی، تلفیق پخته‌ای از آزادی و مسؤولیت به بار می‌آید، و این، زمینه لازم برای ”صلح“ است.
← بله؛ تأکید می‌کنم. بسیار تأکید می‌کنم؛ ”تلفیق پخته آزادی و مسؤولیت، زمینه لازم برای صلح است“. نبود این تلفیق پخته بوده است که تلاش‌ها برای ارتقاء صلح را تاکنون بی‌فرجام ساخته است.
← اگر فقط به آزادی فکر کنیم، به صلح نمی‌رسیم، و اگر فقط به مسؤولیت بیندیشیم، از جبر سر در می‌آوریم. تا افراد به آزادی خود و دیگران احترام نگذارند، طعم انسانیت را نخواهند چشید، و تا مسؤولیت‌پذیر و ایثارگر نگردند، آزادی یکی موجب عذاب دیگری خواهد بود.
← تلاش‌های جمعی برای دستیابی به الگوهای انسانی ارتباط و تربیت، خیلی پیش از این شدت گرفته است و به جاهایی رسیده است که از آن، بوی تقدیر الهی به مشام می‌رسد. داده‌های متعددی نشان می‌دهند که فرامادیگری، معنویت، و رویگردانی از نگاه منحصراً مادی به جهان، که همگی جنبه‌های مختلف به تنگ آمدن از سیطره نوع کارگزار و جنس روشنفکر در سرتاسر جهان است، عمومیت یافته، و می‌تواند در هر سطح و مقیاسی یک نقطه عظیمت مؤثر برای گفتگو محسوب شود.
← معلوم شده است که از نظر فلسفی، جامعه‌شناختی، روانشناختی، سیاسی و اقتصادی، مشترک‌تر از هر ویژگی دیگر میان ابناء بشر، همان دغدغه مادیگری است. بحران تمدن معاصر بشری تا حد قابل ملاحظه‌ای بازتاب عدم توازن ژرف و فراگیر بین مادیت و معنویت است. به دیگر سخن، تمدن بشر با مشکلی روبروست که می‌توان آن را ”کمبود اساسی معنویت“ نامید؛ کمبودی که مغز درد ما از فقدان آزادی، برابری، همبستگی، تحمل، احترام به طبیعت و مسؤولیت‌پذیری مشترک را تشکیل می‌دهد. کمبود معنویت است که سقوط رضایت از زندگی اجتماعی را نزد ما، به رغم بیشتر شدن ساز و برگ زندگی، موجب شده است.
← ریشه این کمبود معنویت، با توسعه تاریخی تمدن بشری در هم تنیده شده است. اساس گرفتاری امروز تمدن  بشر با نحوه خاص و منحرف بسط مدنیت، طی چهار سده گذشته، در هم بافته شده است. تمدن خدامحور سده‌های میانی جای خود را به عالم انسان‌محور دوران روشنگری داد. اکنون، جهانیان از این می‌ترسند که علم بخواهد بدون آنکه صلاحیت آن را داشته باشد. جای خدا و بشر را با هم بگیرد(مثلاً ببینید که در سرتاسر دنیا، چگونه بوروکراسی جای تئوکراسی و دموکراسی را گرفته است). این نگرانی خصوصاً از آن روست که علم محض، وجه بزهکار و غیراخلاقی خود را عیان کرده است و نشان داده که ”اخلاق ندارد“.
← سیاست ”به‌رسمیت‌شناسی“، فرض را بر ضرورت کنش و واکنش میان قطب‌های معنوی همه تمدن‌ها می‌گذارد. به نظر می‌رسد که امر به معروف و نهی از منکر، اگر درست و بر مبنای ”لعلک باخع نفسک“ درک شود، می‌تواند همچون نیروی یکپارچه کننده بالقوه‌ای به ایجاد احساس اشتراک معنوی میان تمدن‌های مختلف بشری یاری رساند. این حس معنوی و برادری می‌تواند موجب ترویج احساسات غیرمادی عشق، مهربانی و بالاتر از همه، انصاف شود. یعنی هر فرد قادر شود خود را فارغ از مقاصد نفع‌طلبانه جای همنوع خویش قرار دهد.
← علم و تکنولوژی شاید بتواند میلیون‌ها بیماری را که از سرطان و ایدز رنج می‌برند درمان کند، ولی در جای دیگر، تهدید علیه بشریت را نیز دامنه‌دارتر می‌سازد. شاید آگاهی از وجود نیروهای نادیده بزرگی که خارج از کنترل بشرند به درمان تن بیماران کمکی نکند، ولی نیرویی که این آگاهی در قلب و روح انسان‌ها ایجاد می‌کند، می‌تواند با این توهم که پیشرفت مادی، هدف غایی بشریت است مقابله کند. همین توهم پیشرفت نامحدود مادی بود که بشریت را گرفتار دو جنگ جانسوز، تراژدی‌های هیروشیما و ناگازاکی که زبان از بیان آنها قاصر است، زوال محیط زیست، شکاف دم‌افزون میان ثروتمندان و تهیدستان، و گسترش جنگ‌افزارهای نابودی جمعی ساخت. پیشرفت علم و تکنولوژی‌های جدید ممکن است یک عطیه باشد، ولی اگر آنها را به شکلی مؤثر مهار و کنترل نکنیم، می‌تواند مایه هلاک بشریت گردد.
← چه باید کرد؟ چه نوع فرامادیگری به حد کافی پخته و قابل اتکاء است تا بتواند جلوی خطاهای فاحش ما را بگیرد؟ تمدن بشری همواره در قالب نوعی دین، جویای آرامش معنوی بوده است. طی چند هزار سال، ادیان، بیش از فلسفه و علم، تشنگی بشر را برای رسیدن به حقیقت مطلق و ایمان برتر، سیراب کرده‌اند. گمان نمی‌کنم که ترجمه دیوان جلال‌الدین رومی، از سر اتفاق، از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در ایالات متحده باشد. درست خواندید؛ در ایالات متحده امریکا، نه در ایران یا ترکیه یا کشور اسلامی دیگر، در ایالات متحده امریکا. این آمار سخن می‌گوید؛ یعنی، فرامادیگری که امروز جهان را فراگرفته و فعلاً با سرگرمی‌های روانشناسانه تشفی می‌یابد، به دنبال یک سایه‌بان مقدس و مطمئن می‌گردد.
← شاید آفتاب دین حنیف ابراهیم خلیل(ع)، از ”غرب“ در حال طلوع باشد... شاید...
← توضیحات بیشتری دارم كه از این پس خواهم گفت...

شیوه‌نامه جمع و جور تهیه گزارش چکیده متون

فرستادن به ایمیل چاپ

اقتباس از Write Source


• گزارش چکیده، نوشته‌ای است که فکر اصلی یک اثر بزرگتر را خلاصه و مطرح می‌کند.

   • مراحل تهیه گزارش چکیده:

   • نخست متن اصلی را یک بار بخوانید تا دیدگاهی کلی راجع به آن به دست آورید؛

   • متن اصلی را یک بار دیگر بخوانید و زیر نکات مهم آن خط بکشید یا از نکات مهم یادداشت‌برداری کنید؛
   • نکات مهم را مرور کنید، و فکر اصلی متن را شناسایی کنید.

• نگارش چکیده:
   • فکر اصلی متن را عنوان چکیده خود قرار دهید؛
   • تنها نکات کلیدی لازم برای فهم فکر اصلی متن را بنویسید؛
   • متن چکیده را طوری تنظیم کنید که حدود یک سوم یا کمتر از حجم متن اصلی را داشته باشد؛
   • ارجاعات به متن اصلی را سامان دهید.

آخرین بروز رسانی در یکشنبه, 20 تیر 1389 ساعت 15:19

شیوه‌نامه جمع و جور تهیه گزارش تحقیق

فرستادن به ایمیل چاپ

اقتباس از Write Source


• گزارش تحقیق، اطلاعاتی را از شماری منابع به دست می‌دهد، و در نهایت به فهرست منابع ختم می‌شود.

• انتخاب موضوع تحقیق:

   • بسیاری از موضوعات تحقیق از یک میدان پژوهشی کلی استنباط و استخراج می‌شوند.

   • فهرستی از موضوعات کلی، ذیل یک میدان پژوهشی، می‌تواند به انتخاب موضوع کمک کند. این فهرست را می‌توانید از عناوین مقالات، اولویت‌های پژوهشی مؤسسات پژوهشی، فهرست مطالب منابع مرجع، گفتگو با کارشناسان آن فن، و... پیدا کرد.

• تحقیق در اطراف موضوع تحقیق: پس از انتخاب موضوع تحقیق، می‌توانید تحقیق را شروع کنید. دو نوع منبع تحقیق وجود دارد:
   • منابع اولی
   • منابع ثانوی

• پرداختن به منابع اولی:
   • منابع اولی، منابع اصلی یا تجربی هستند که اطلاعات دست اول را در اختیار می‌گذارند. انواع عمده منابع اولی:
      • روزنامه‌ها، هفته‌نامه‌ها، و مکاتبات؛
      •  سخنرانی‌ها؛
      • موزه‌ها؛
      • مصاحبه‌ها؛
      • پیمایش‌ها و پرسشنامه‌های تکمیل شده؛
      • رویدادها؛
      • آزمایش‌ها؛

• پرداختن به منابع ثانوی:
   منابعی که شامل اطلاعات جمع‌آوری شده از سوی دیگران درباره موضوع تحقیق است. انواع عمده منابع ثانوی:
      • کتاب‌ها؛
      • دائره‌المعارف‌ها؛
      • مجلات؛
      • روزنامه‌ها؛
      • وب‌سایت‌ها؛
      • اسناد؛
      • لوح‌های فشرده.

• یک جدول دو بعدی جمع‌آوری اطلاعات تهیه کنید:
   • در خانه اول(گوشه بالای راست) موضوع تحقیق را بنویسید؛
   • سؤالات مربوط به موضوع را در ستون سمت راست بنویسید؛
   • منابع را هم در سطر فوقانی بنویسید؛
   •  در درون جدول، پاسخ هر منبع به سؤالات تحقیق خود را بنویسید.

------------------------------------------------------------------------

• تنظیم گزارش تحقیق:

   • مشخصات ظاهری تحقیق:
      • حاشیه‌ها از لبه کاغذ از هر طرف یک اینچ(25.4 میلیمتر) تنظیم شود؛
      • یک سرصفحه نیم اینچی(12.7 میلیمتر) بسازید و نام خانوادگی و شماره صفحه را در گوشه سمت چپ کاغذ درج کنید؛
      • در گوشه سمت راست صفحه نخست، نام و نام خانوادگی کامل، نام استاد راهنما، کلاس، و تاریخ را درج کنید؛
      • عنوان گزارش را با فونت بولد در مرکز صفحه قرار دهید؛
      • برای تیتر از فونت Sans Serif(فونت Titr در فارسی) و برای متن از Serif(فونت Zar و Lotus) استفاده کنید؛
      • فاصله سطور را به صورت Double-space تنظیم کنید؛
      • تا می‌توانید به منابع ارجاع دهید؛
      • یک فهرست منابع تنظیم کنید؛
      • یک صفحه عنوان بسازید.

   • به گزارش خود، اشیاء گرافیکی بیفزایید:
      • جدول؛
      • کادر سوتیتر؛
      • تصاویر؛
      • نمودارها.

   • کیفیت ارجاع به منابع: در انتهای مطلب متخذه از منابع، داخل پرانتز، منبع را ذکر کنید. معمول‌ترین شیوه‌های ایراد مأخذ بدین شرح‌اند:
      • ارجاع استاندارد: شامل: نویسنده+شماره صفحه؛
      • ارجاع به منبع با نویسنده نامعلوم: کلمه ابتدای عنوان اثر+شماره صفحه؛
      • ارجاع به اثر، بدون ذکر شماره صفحه: تنها نام نویسنده را درون پرانتز بنویسید؛
      • ارجاع به منبع با نویسنده نامعلوم، بدون ذکر شماره صفحه: کلمه ابتدای عنوان اثر.

   • تنظیم فهرست منابع:


      • ارجاع به دائره المعارف:

         • نویسنده (در صورتی که ذکر شده بود/ ابتدا نام خانوادگی)، ”عنوان مقاله“، [در] سرویراستار دائره‌المعارف (ویراستار)، عنوان دایره‌المعارف(ایتالیک)، ویرایش چندم(در صورتی که در منبع ذکر شده بود)، محل انتشار:ناشر، تاریخ انتشار.

      • ارجاع به کتاب:

         • نویسنده (ابتدا نام خانوادگی)، عنوان کتاب(بولد+ایتالیک)، ترجمه [نام مترجم/ابتدا نام]، محل انتشار:ناشر، تاریخ انتشار.

      • ارجاع به مقاله در مجله:

         • نویسنده (ابتدا نام خانوادگی)، ”عنوان مقاله“، [ترجمه] نام مترجم(ابتدا نام)، [در] عنوان مجله(ایتالیک)، روز، ماه، سال: شماره صفحات مقاله در مجله.

      • ارجاع به روزنامه:

         • نویسنده (در صورتی که ذکر شده بود/ ابتدا نام خانوادگی)، ”عنوان کتاب“، [ترجمه] نام مترجم(ابتدا نام)، [در] عنوان روزنامه(ایتالیک)، روز، ماه، سال: شماره صفحات مطلب در روزنامه.

      • ارجاع به اینترنت:

         • نویسنده (ابتدا نام خانوادگی)، ”عنوان مطلب“، [در] عنوان سایت(ایتالیک)، روز، ماه، سال قرار گرفتن مطلب روی سایت(در صورتی که ذکر شده بود)، تاریخ مشاهده مطلب توسط محقق. نام تأیید کننده صحت مطلب یا سایت، روز، ماه، سال (آدرس الکترونیک تأیید کننده).

      • ارجاع به فیلم، اسلاید، کاست ویدئو، دی وی دی و اموری از این دست:

         • عنوان(بولد+ایتالیک)، نوع منبع، ناشر، تاریخ انتشار.

      • ارجاع به لوح فشرده:

         • ”عنوان مقاله“(بولد)، عنوان لوح فشرده، CD-ROM یا DVD-ROM، مکان انتشار: ناشر. تاریخ انتشار.

      • ارجاع به نامه یا رایانامه خطاب به نگارنده:

         • نویسنده (ابتدا نام خانوادگی)، ”عنوان نامه“، نوع نامه(نامه/رایانامه)، روز، ماه، سال.

   • تنظیم صفحه عنوان:
      • عنوان را به صورت بولد در فاصله یک سوم از طول صفحه از لبه نقش کنید؛
      • نام خود را در فاصله یک سوم از طول صفحه از لبه تایپ کنید؛
      • ذیل نام خود، نام معلم، نام کلاس، و تاریخ را به تفکیک روز و ماه و سال به فاصله دو سطر از هم درج کنید.

آخرین بروز رسانی در یکشنبه, 20 تیر 1389 ساعت 19:35

صفحه 845 از 850

a_a_