← اسلام، در فرجام طریق ادیان ابراهیمی، منادی كمال و اتمام دركی از جهان است كه اقلاً از ابراهیم خلیل (حدود 2000 ق.م.) تا كنون، همچنان پابرجای و مقتدر باقی مانده است. این جهانبینی، چهل قرن است كه توان سازماندهی درك منسجمی از جهان را نزد جمعیت انبوهی از مردم در خود محفوظ داشته است. تا كنون میلیاردها انسان بر اساس این درك، زندگی شخصی و فرهنگ خود را سامان دادهاند. تاریخ تمدن ادیان ابراهیمی نشان داده است كه پایبندان به این سنت دینی نیرومندترین پایههای تمدن را بنیاد كردهاند. چه در این پایهها هست كه آن را تا بدین سطح توانمند میسازد؟
← اندیشۀ اجتماعی متفكران مسلمان، اندیشه اجتماعی است كه از زمینه فرهنگی اسلامی برخواسته باشد.
← سنتهای فكری را شامل میشود كه بر پایۀ این جهاننگری ارزشمند، البته با افت و خیزهای اندیشۀ بشری، بنیاد شده است. برخورد تمدن اسلامی و تمدن غربی در قرن یازدهم میلادی (با آغاز نبردهای صلیبی)، تأثیر متقابلی بر هر دو تمدن داشته است و آنچه امروز به عنوان تمدن جهانی شناخته میشود، حاصل تعامل این دو تمدن بوده است.
← اكنون در فرجام قرن بیستم و آغاز هزارۀ جدید، صورتبندی تازهای در تعامل میان غرب و تمدن اسلامی مورد انتظار است كه در درجۀ نخست، از دانشجویان ایرانی توقع پیشبرد آن میرود.
← مهمترین منظور، علاقمندسازی دانشجویان به تفکر اجتماعی اسلامی است تا انرژی لازم را برای تداوم مطالعات خود در طول دورۀ تحصیل به دست آورند. ما بیشتر سؤال ایجاد خواهیم كرد؛
← هدف دیگر، به دست دادن تصویری از تیپها و انواع عمده تفکر اجتماعی اسلامی و اهم مفاهیم آن است؛ این تصویر، به شما كمك میكند تا برنامههای پژوهشی خود را با دید بازتری انتخاب كنید.
← انتظار بر این است كه این دوره، درك عمومی و در عین حال اصولی از نظریه اجتماعی را در دانشجو پایه بگذارد.
← تفهیم مطالب به دانشجویان محترم، به شیوههای ارائه مطالب و زمینههای اصلی، بحث در كلاس، مطالعات دانشجو، ارزیابی مطالعات دانشجویان، و مشورت با استاد صورت میگیرد.
█ برنامه دوره
← اعلام برنامه دوره/ كلیات/درآمد تاریخی و مفهومی
← چرا تفكر اسلامی مهم است؟ (سید حسین نصر)
← آغاز زودهنگام سیاق فكری مدرن (عبدالرحمنابنخلدون؛ تیپ پذیرندگان مدرنیت)
← مدرنیت مهم است، ولی نه در فاز فرهنگی )الهامات سید جمالالدین اسدآبادی؛ تیپ منتقدان اخلاقی مدرنیت)
← مدرنیت در قامت یك بحران کامل عیار (محمد اقبال لاهوری؛ تیپ منتقدان بنیادین مدرنیت)
← سرگشتگی در بحران (عبدالکریم سروش؛ تیپ پذیرش عمومی بحران در معرفت)
← تلاش برای خروج از بحران (کمک گرفتن از ابونصر فارابی؛ تیپ حكمت شرقی)
█ منبع اصلی
← ارزشیابی پایان دوره، بر مبنای صفحات برگزیده از درسنامه «تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام»، نسخه 1-90-1389، شامل متون کارگاهی برگزیده از سید حسین نصر، حنا الفاخوری، خلیل الجر، حمید عنایت، عبدالکریم سروش، و علی اکبر علیخانی، و همچنین، مباحث کلاس صورت خواهد گرفت.
█ منبع جنبی
← برای مرور انتقادی مأخذ گرانقدر علیاکبر علیخانی(ویراستار) (1386)، ”روششناسی در مطالعات سیاسی اسلام“،تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، 5 نمره فوقالعاده در نظر گرفته شده است.
متفكران اجتماعي مسلمان
بروزرسانی برنامه تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام
نمرات ”تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام“
تخته سیاه شماره ۶ متفكران اجتماعی مسلمان: خروج از بحران
حكمت شرقی؛ راهی برای خروج از بحران
← بحران در مدرنیت
← زمینههای اجتماعی بحران
← بحران در بازار آزاد لیبرال
← بحران در دموكراسی
← بحران در تكنولوژی و صنعت
← ریشهیابی بحران اجتماعی در جهانبینی
← تلاشهایی برای خروج از بحران
← نیاز به درك عمومی از جهان كه دنیای مادی را در زمینه وسیعتری مطالعه كند
← نیاز به دركی از جهان انسانی كه روح اخلاق را به آن بازگرداند
← نگاه به حكمت شرقی
← بررسی حكمت فارابی مشخصات كلی درك تازه از زندگی اجتماعی را به دست میدهد
← این طریق ناتمام است. شما میتوانید گام بعدی باشید.
جهانبینی ابونصر محمد بن محمد فارابي
← فارابی نظام عالم وجود را بر نظریه فیض بنا نهاده است؛
← او مبدع این برداشت نیست؛ این برداشت زمینههای نیرومندی در كل میراث حكمت شرقی دارد؛
← ترتیب عالم از نظر فارابی:
عمرانشناسی فارابی
← هدف اصلی فلسفهی فارابی بنای سیاست اخلاقی است
نوعشناسی اجتماع بشری
← (1) مدینهی جاهله: جامعه سکولار و مادی
← مدینهای که مردمش نه سعادت را میشناسند و نه در پی آنند
← از خیرات جز سلامت جسم و فراخی در تمتع از لذات نمیشناسند
← اعتقاد به اینکه زمین میدان تنازع بقاست
← وجود از آن کسی است که غلبه میکند و سعادت از آن کسی است که پیروز شود
← قوام اجتماع تنها به رفع حوائج ضروری است
← معتقدند قوام عدل قدرت و غلبه است که هرکس بتواند برای خود تحصیل کند
← (2) مدینهی ضاله: جامعه غیرسکولار ولی کژدین
← مردم این مدینه دربارهی غایت عالم آرایی فاسد دارند
← (4) مدینه فاسقه: نظراً راست دین ولیکن، کمتقوا و در عمل گمراه
← بسان مردم مدینهی فاضله آنچه باید دربارهی سعادت و خدا و عقل فعال را شناختهاند، ولی رفتارشان بسان مردم مدینهی جاهله است
← (5) مدینه متبدله: نظراً و عملاً به قدری راستدین، اما فاقد پیشوای حق که بیانحراف راه راست بنماید
← آرا و افعالشان همانند مردم مدینهی فاضله است، ولی در آن تصرف کرده و از این روی در افعال و اندیشهی ایشان فساد رخنه کرده است
← (3) مدینه فاضله: مدینه متبدله+پیشوای حق(نبی و امام)
← واضح بودن گرایشات شیعی و آراء اسماعیلی در اندیشههای وی
← رئیس مدینهی فاضله: کسی که دارای روح بزرگ و سرشتی فوق العاده است. وقتی به این درجه میرسد که 12 خصلت داشته باشد:
تندرست
دارای قدرت فهم و تفکر نیکو
زیرک و باهوش
خوش سخن
دوستدار تعلیم و تعلم
حریص نبودن در خوردن و آشامیدن و زن
دوستدار راستی و دشمن دروغگویی
بزرگوار و دوستدار بزرگواری
چشم نداشتن به مادیات و درهم و دینار
عدال و دوستدار دادگری
اعتدال، نه سهل انگار و نه سختگیر و لجوج
دارای ارادهای نیرومند
← چنین رئیسی هم معلم است و هم مرشد و مدبر رئیس واضع نوامیس و شرایع است
← خصایل اهل مدینهی فاضله
← دارای صفاتی مبتنی بر علم و عمل و نظام فضیلت
← خصایل بر استعداد هر عضو و نیازهای آنها استوارند
منابعی برای مطالعه افزون
← توشیهیكو ایزوتسو (1383)، آفرینش، وجود و زمان، ترجمه مهدی سررشتهداری، تهران، مهراندیش.
← جواد اطاعت (1379)، “اندیشه سیاسی فارابی”، در اطلاعات سیاسیاقتصادی، شش.159-160، سال پانزدهم، آذر و دی، صص.5120.
← علیرضا سبزیان موسی آبادی (1381)، “اندیشه سیاسی فارابی”، در اطلاعات سیاسیاقتصادی، شش.179-180، سال شانزدهم، مرداد و شهریور، صص.3726.
← محسن مهاجرنيا (1379)، اندیشه سیاسی فارابی، قم، بوستان کتاب.
تخته سیاه شماره ۵ متفكران اجتماعی مسلمان: مدرنيت يك اشتباه بود!
اقبال: افسونزدایی از مدرنیت
← اقبال عناصر نامطلوب غرب را بیشتر از امتیازات آن میداند؛
← اقبال مادیگری را علت اصلی فروپاشی تمدن غرب معرفی میکند؛
← تمدن غرب مدیون دوران طلایی تمدن اسلامی (7قرن ابتدایی؛ سده 7 تا 14 میلادی) است؛
← ضمن آشنا ساختن مسلمانان با علوم مدرن، اصرار دارد آن را با انگیزههای انسانی درآمیخته و مادیت را از آن بزدایند؛
← غرب ستیزی اقبال در تمام اشعار وی بخصوص مثنوی «پس چه باید کرد ای اقوام شرق» آشکار است.
علم مدرن
← حساب علم را از حساب تمدن جدید غربی جدا نمیسازد؛
← تکنولوژی و پیشرفت غرب را مورد نکوهش قرار میدهد؛
← نتیجتاً تقلید از غرب آشكارا خطاست؛
← حتی اقتباس فرهیخته از غرب نیز گر چه لازم است، ولی باید بدقت صورت گیرد.
فلسفهی یونانی
← فلسفه فقط در حقیقت اشیا میاندیشد ولی دین در صدد رسیدن به حقیقت است؛
← تعالیم فلاسفه را با اسلام و معارف توحیدی قرآن ناسازگار دانسته و آن را انحراف از مسیر معرفت بشری معرفی میکند؛
← دین است که نظام زندگی را بر عهده دارد.
احیای فكر دینی
← انواع سهگانه معرفت بشری:
← معرفت به عالم طبیعت؛
← معرفت به تاریخ؛
← تجربه درونی.
← مفاهیم سرنوشتساز زمان و فضا؛
← مفهوم سرنوشتساز تكامل.
اهمیت تجربه دینی در مقابل تجربه علمی
← تجربه دینی، كوشش آگاهانه برای دریافت مبدأ و اصل نهایی، و غایت مطلق، از طریق تكمیل شخصیت انسان است؛
← اوج تجربه دینی، اكتشاف «من» به صورتی عمیقتر از خود عادی، از طریق ایجاد تماس میان «من» با یك فرایند حیاتی «ابدی» است: «ماهیت غايي حقیقت»؛
← رمانتیسیسم: تلاش برای دستیابی به چشماندازی ورای جهان مادی و فیزیكی از هر سنخی میتواند ارجمند باشد؛
← تمجید از تلاش نیچه برای تدارك انرژی جدید برای زندگی و آسیبشناسی او در فقدان تجربه دینی؛
← عبور از رمانتیسیسم.
← فقدان تجربهای از سنخ تجربه دینی، ریشه عمیقترین مسائل اخلاقی دنیای مدرن است:
← مبارزه آشكار با زندگی پربار شخصی در سطح فردی؛
← مبارزه آشكار با دیگران در حیات اقتصادی و سیاسی.
← همچون تجربه علمی، به یك روش تحقیق جدید برای تصفیه تجربه نیازمندیم؛
← خالی بودن از تناقض؛
← بهرهگیری از كتاب مقدس؛ اقبال در جریان استدلالات خود، مدام از كتاب مقدس برای حل دشوارترین مسائل خود بهره میبرد
← «هدف نهایی، آن نیست كه چیزی را ببینیم؛ بلكه آن است كه چیزی باشیم»(اهتمام به الگو)؛
← “شخصیت من یك «شیء» نیست، بلكه یك «فعل» است”؛
← “من یك «چیزم» نه یك «انسان»”؛
← شناخت مستلزم عشق است؛
← شناخت، «ناتمام»، اما رو به «تكامل» است؛
← وحدت اصل و نوع بشر؛
← اصرار وسواسآمیز به تصور زندگی همچون حركت پیوستهای در زمان=ابرام بر خلاقیت و اراده.
منابعی برای مطالعه افزون
← محمد اقبال لاهوري (بیتا.)، احياي فكر ديني در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، كانون نشر و پژوهشهاي اسلامي.
→ Bashir Ahmad Dar (1972), “Muhammad Iqbal”, in Paul Edwards (ed.), Encyclopedy of Philosophy, NewYork, Macmillan & Free Press, London, Collier Macmillan.
→ Riffat Hassan (1998), “Muhammad Iqbal”, in Edward Craig (ed.), Routledge Encyclopedia of Philosophy, London: Routledge.
← نذیر قیصر (1383)، اقبال و شش فیلسوف غربی؛ فیخته، شوپنهاور، نیچه، برگسون و مكتاگارت، ترجمه محمد بقایی، تهران، یادآوران.
تخته سیاه شماره ۴ متفكران اجتماعی مسلمان: آيا واقعاً مدرنيت مهم است؟
طرح مسأله امروز تفكر اجتماعي اسلامي؛ افسوس نابودی عظمت مسلمين
← زمینه تاریخی
← تسخیر هند توسط انگلستان
← غلبه روسیه به ایران
← محمد علي پاشا، خديو مصر شد
← سید جمال الدین اسدآبادی تا برخورد با سر سید احمدخان، به حمایت از اندیشههای جدید مشهور بود
← هم سید و هم سر سید احمدخان بر الزام آموزش علوم امروزی برای مسلمانان و مشرب عقلی ایمان داشتند
← پدیدارشناسی دین:
← نتایج اعتقادی دین:
← انسان، اشرف مخلوقات است
← متدینان، بر سایرين شرافت دارند
← زندگی در این جهان برای بهرهمندی از کمالات
← نتایج اخلاقی دین:
← حیا
← امانت
← صداقت
← مادیگرایان، میكوشند تا عقاید و خصال فوق را به سه شیوه انكار كنند:
← رواج این اعتقاد که تمام ادیان باطل و خرافه هستند
← انسان همچون سایر حیوانات است
← انکار حیات پس از مرگ
← راه حل: وحدت و خلافت( آنچه از جانب رشيدرضا پيگيري ميشود…)
دفاع از علم مدرن؛ پاسخ به ارنست رنان
← رنان در یک سخنرانی مدعی شده بود: اسلام با روح علمی و فلسفی مخالفت دارد و خاصه، اعراب ذاتاً از فراگرفتن علم و فلسفه ناتوانند. آنچه از علم و فلسفه نیز در جهان اسلامی پیدا شده به همت مردم غیر عرب در میان مسلمانان راه یافته است
← سید در جواب مینویسد:
← همگان میدانند که با ظهور اسلام اعراب با سرعتی شگفتآور علوم ایرانی و یونانی را جذب کردند
← علم و فلسفه در سایهی حکومت عرب به پیشرفت خود ادامه داد
← روا نیست فیلسوفان اندلسی چون ابن باجه و ابن رشد و ابن طفیل را به این دلیل که در بلاد عرب نزیستهاند عرب ندانیم، چرا که به هرحال زبان ایشان عربی بوده
← سید رفتار زمامداران با علم را یکی از دلایل انحطاط یکبارهی تمدن عرب پس از آن گذشتهی درخشان عنوان میکند
نقد نيرومند اخلاقی به جهانبینی مدرن؛ «بیچاره طفل شیرخوار!»
← آسیبشناسی سطح كلان
← فتنهها(حوادث(مصائب(خونخواری و ستم(استعمار
← علتیابی در سطح خرد
← دشمن باطنی كه تو را در مقابل ظلمه به جبن میافكند(خیانت(رنگ به رنگی مكرر نفس(سراب آرزوها(سطمع بیپایان)
← كبر و عجب و خودشیفتگی(دنیا پر از ناملایماتی است كه وجود بیهمتای تو را درك نمیكند(غم و حسرت(ریا و نفاق پیشه خواهی كرد و با هیچ كس براستی سلوك نخواهی كرد(راز لذایذ نیكو بینیازی خواهی نمود و از اوهام باطل تغذیه خواهی نمودنهزارها بدعت خواهی گذاردهرفته رفته دشمن هر خیری و طالب هر شری خواهی شد)(خواست برتری در همه چیز(از این همه لئامت حیا نخواهی كرد(عمر گرانبها را به عداوت با دیگران خواهی گذراند
← این ناملایمات از آن برمیخیزد كه دنیا تو را به دو بیماری مبتلا میكند:
← تشنگی میافزاید؛
← نوشیدنی تو را چیزی میكند كه تشنگی تو را نكاهد
شیخ محمد عبده
← رساله التوحید؛ همبستگی عقل و دین
← اسلام اصولاً راه حل تمام مشکلات امروزی مسلمانان را در خود دارد
← اسلام پشتیبان عقل است و ایمان زمانی تکمیل خواهد شد که بر پایۀ عقل استوار شود
← دین و اصلاح اجتماعی
← وی مفاهیمی چون سودبخشی را با مصلحت، دموکراسی را با شوری، و افکار عمومی را با اجماع در اسلامی برابر میدانست
← در تطبیق شریعت با مسایل روز باید دو اصل را در نظر داشت
← اصل مصلحت یا استصلاح
← عدول از نتایج قیاس برای رعایت مصالح مردم
← نتیجه اینکه اگر قاعدهای برگرفته از قرآن و سنت به زیان مسلمانان باشد، میتوان به حکم مصلحت آن را کنار گذاشت
← اصل تلفیق که مقصود از آن، آمیختن احکام مذاهب چهارگانه اهل سنت در حل مسایل اجتماعی است
← نتیجۀ این تلفیق، پیدایی نظامی جدید در حقوق اسلام بود
← حقوقدانان مصری از تلفیق برای توجیه تفسیرهای خود از شریعت به شیوهای متناسب با روح زمانۀ خویش یاری گرفتند
← با استفاده از تلفیق قانون مدنی مصر در 1948 شریعت اسلامی را تنها بعنوان یکی از منابع خود علاوه بر عدالت فطری و عرف و حقوق اروپایی پذیرفت
محمد رشيد رضا
← نگارش تقريرات محمد عبده(تا كريمه 126 سوره نساء) در تفسير المنار، و تكميل آن(تا كريمه 53 سوره يوسف)
← خلافت
← گرایش به سلفیه برای راه بردن به اسلام اصیل
← برداشت اخوانالمسلمین از اسلام صورت موكد برداشت رشيد رضاست
عبدالرحمنکواکبی
← رساله امالقری:
← وی یکی از شروط اصلاح تفکر دینی را اثبات سازگاری علم و دین معرفی میکند
← تلاش برای اثبات اینکه بسیاری از حقایق این روزگار که به اختراعات اخیر اروپاییان نسبت داده میشود در قرآن از آنها به صراحت یا اشارت سخن آورده شده است
← یکی از دلایل پیشرفت علوم در قرنهای آغازین تاریخ اسلام این بود که دانشمندان و فلاسفۀ مسلمان اساسا حساب علم را از دین و از اعتقادات رایج دینی جدا میکردند و اصراری نداشتند که حقایق علمی و فلسفی را وارد معارف دینی کنند
← كتاب طبایعالاستبداد:
← نویسندگان مسلمان پیشین مباحث سیاسی را با مباحث اخلاقی، مذهبی، ادبی و تاریخی و حقوقی آمیختهاند
← مستبدان همواره از دین برای استوار کردن پایههای فرمانروایی خویش یاری جستهاند
← ولی مستبدان از علوم معطوف به زندگی بیم و هراس دارند
← نظام مطلوب سیاسی در اسلام را نظامی آمیخته از اصول دموکراسی و آریستوکراسی میداند
← خلافت
← وی بازگرداندن خلافت به اعراب را یکی دیگر از راههای پیراستن خرافات از دین اسلام مطرح میکند
← خلیفه تنها باید به رهبری دینی مسلمانان بپردازد و از دخالت در سیاست بپرهیزد
علی عبدالرازق
← كتاب الاسلام واصولالحکم
← نزد اهل سنت، اطاعت از خلیفه بر همگان فرض بوده و تنها به واسطۀ بیعت با خلیفه، ایمان مسلمانی را کامل میدانند
← به باور عبدالرزاق، نمیتوان وجوب خلافت را از قرآن كریم و احادیث نتیجه گرفت.
← تنها یک محمل برای ضرورت شرعی خلافت باقی میماند و آن اجماع است
← عبدالرازق برای اینکه بطلان دعوی اجماع را نیز ثابت کند از تاریخ اسلامی شاهد میآورد و میگوید اجماع خواه به معنای اجماع صحابه و تابعان پیامبر یا خواه اجماع علما مسلمین یا عامۀ مسلمین باشد هیچگاه بطور صریح در تاریخ اسلام روی نداده است
← وی معتقد است خلافت جز جنگ و خونریزی و زیانهای اجتماعی نتیجۀ دیگری به بار نیاورده است
← نکتۀ مهم در احکام قرآن و شریعت دربارۀ حکومت این است که از شکل و ساختار حکومت در آن سخنی گفته نشده است، یعنی شارع معین نکرده که حکومت مسلمانان باید مقید باشد یا مطلق، پادشاهی باشد یا جمهوری، استبدادی باشد یا مشروطه، دموکراتیک باشد یا سوسیالیست
منابعی برای مطالعه افزون
← برنارد لوییس (1383)، مشكل از كجا آغاز شد؟ تأثیر غرب و واكنش خاورمیانه، ترجمه شهریار خواجیان، تهران، اختران.
← هرایر دكمجیان (1366)، اسلام در انقلاب؛ جنبشهای اسلامی معاصر در جهان عرب. بررسی پدیده بنیادگرایی اسلامی، ترجمه حمید احمدی، تهران، كیهان.
تخته سیاه شماره ۳ متفكران اجتماعی مسلمان: آغاز زودهنگام سياق فكري مدرن
عبدالرحمنبنخلدون؛ پوزیتیویسم زودهنگام در جامعهشناسی
← زمینهها
← برخوردهای فكری میان دانشمندان اسلامی
← برخورد ابنرشد و امام محمد غزالی از دو سوی جهان اسلام و فرجام این برخورد در نابودی فلسفه در غرب جهان اسلام
← چكیدهای از آثار ابنرشد به وی منسوب است
← تأثر ابنخلدون از غزالی
← پوزیتیویسم ابنخلدون: ضدیت ابنخلدون با فلسفه و همراهی با منطق
← برتری منطقی كار ابنخلدون نس بت به مساعی بعدی افرادی چون ویكو. كندرسه، و اگوست كنت، و حتی هربرت اسپنسر و امیل دوركیم
← در تحلیل حوادث جز علل طبیعی هیچ سبب و علت دیگری را نمیپذیرد
← اختلاف اندیشه و پدیدههای روانی بین مردم از اختلاف ایشان در تأمین معاش ناشی میشود
علم عمران
← تاریخ العبر
← كتاب اول: «مقدمه» شامل علم عمران
← كتاب دوم: شامل تاریخ اعراب و شرق
← كتاب سوم: شامل تاریخ بربرها و غرب
← مقدمه:
← اثر مهم وی که او را به عنوان پیشوای «جامعهشناسی نوین» معرفی میکند
← صرفا به ضبط نامها و حوادث نپرداخته بلکه در پی کشف قوانین تاریخی نیز بوده است
← اجتماعی بودن یکی از جنبههای مهم مقدمه است
← در صدد وضع نظریهای کلی بود تا در پرتو آن، اصل و امتداد حکومتها را در زمان و مکان مورد تحقیق قرار دهد
مفهوم مهم عصبیت
← عصبیت در اصل یعنی آدمی از حریم سرور خود حمایت کرده و برای پیروزی او بکوشد
← انسجام قومی و نژادی
← هر چه خویشاوندی نزدیکتر باشد عصبیت قویتر خواهد بود
← هیچ هدفی از اهداف سیاسی و اجتماعی بدون عصبیت تحقق نمییابد
← ابن خلدون معتقد است دعوت دینی بدون عصبیت امکان پذیر نیست؛ چرا که هر امری که باید مردم را بدان وادار کرد به عصبیت نیاز دارد
← خداوند هیچ پیامبری را برنینگیخت مگر اینکه در میان قوم خود شرکت داشت
دولت
← تنها بر پایه عصبیت برپا میشود
← عمر هر دولت سه دورهی چهل ساله
← اوج عصبیت: انسانها در این دوره همچنان بر قاعدهی بدویت و خشونت و دوری از لذات زندگی هستند
← زوال و ضعف عصبیت: گرایش به شهرنشینی، خودکامگی و تنآسایی
← شهریان بیاخلاقتر و ترسوتر از عشایرند
← نابودی عصبیت و متعاقبا نابودی دولت
منابعی برای مطالعه افزون
← ماجد فخري (1382)، سير فلسفه در جهان اسلام، ترجمه گروه مترجمان، تهران، مركز نشر دانشگاهي، صص.56346.
← Charles Issawi and Oliver Leaman (1998), “Ibn Khaldun, Ábd al-Rahman (1332-1406)”, in Edward Craig, Routledge Encyclopedia of Philosophy, © Routledge 1998.
← محسن مهدی (1365)، “ابنخلدون”، ترجمۀ حسین معصومی همدانی و حسن انوشه، در میان محمد شریف، تاریخ فلسفه در اسلام، ترجمه گروه مترجمان، تهران، مركز نشر دانشگاهی، صص.42423 و 31509.
← تقي آزاد ارمكي (1374)، انديشۀ اجتماعي متفكران مسلمان؛ از فارابي تا ابن خلدون، تهران، سروش، صص.326-279.
تخته سیاه شماره ۲ متفكران اجتماعی مسلمان: چرا تفكر اسلامی مهم است؟ چشم اندازهای عمومی
رابطه علم مدرن و دین
← مفهوم علم مدرن
← سه رويكرد موجود در قبال رابطه علم و دین در جهان اسلام:
← علم مدرن مغايرتي با دين ندارد
← علم چيزيست كه غرب را قدرتمند و بزرگ كرده است؛
← معنای علم با مفهوم اسلامی معرفت مطابق است؛
← در درجۀ اول، علم از جهان اسلام برخاسته است؛
← مسلمانان براي بازيافتن افتخارات گذشته بايد علم را احيا كنند؛
← نوعی اشتراک روانشناختی و فلسفی میان متفکران مدرنیست اسلامی و فلاسفهی ضد دین غربی وجود دارد؛ بر سر «ارزش علم»؛
← کوشش برای حفظ اسلام از طریق حمایت علمی از احیاگری اسلامی و حمایت علمی از قرآن.
← علم مدرن با دین، تنها از جهات اخلاقی مغایرت دارند
← بخش عمده بنیادگرایان مسلمان در این رده میگنجند؛
← آنها كه سنیان راستدینی هستند، دنیای مدرن را درگیر یك انحراف اخلاقی بزرگ میدانند؛
← مشکلات علم مدرن از کاربرد غیراخلاقی علم مدرن ناشی شدهاند و اساسا خطای علم مدرن نیستند؛
← اعتقاد به اتخاذ علم مدرن و کاربرد آن در یک نظام اخلاقی.
← علم مدرن با دین، اساساً از حیث جهانبینی مغایرت دارند
← علم تحت شرایط خاصی در غرب و با مفروضات فلسفی معینی در مورد ماهیت واقعیت ظهور کرد؛
← پرسش از چگونگی در علم مدرن تبیین شده ولی پرسیدن از چرایی نه؛
← علم مدرن هیچ کاری برای کشف ماهیت واقعیت نمیتواند انجام دهد.
اهم مسائل مهم امروز
← جذب حداکثری علم و فناوری در تمام کشورهای اسلامی
← کوشش ناچیز برای مطالعهی معنا و تاریخ علم اسلامی
← کوشش اندك در جهت افزایش علم در جهان اسلام بر اساس یک منطق اسلامی در كنار شناخت بایسته علم مدرن
تخته سیاه شماره ۱ متفكران اجتماعی مسلمان: مرور انديشههاي اجتماعي متفكران مسلمان
مرور انديشههاي اجتماعي متفكران مسلمان
⇐ اسلام، در فرجام طريق اديان ابراهيمي، منادي كمال و اتمام دركي از جهان است كه اقلاً از ابراهيم خليل (حدود 2000 ق.م.) تا كنون، همچنان پابرجاي و مقتدر باقي مانده است. اين جهانبيني، چهل قرن است كه توان سازماندهي درك منسجمي از جهان را نزد جمعيت انبوهي از مردم در خود محفوظ داشته است. تا كنون ميلياردها انسان بر اساس اين درك، زندگي شخصي و فرهنگ خود را سامان دادهاند. تاريخ تمدن اديان ابراهيمي نشان داده است كه پايبندان به اين سنت ديني نيرومندترين پايههاي تمدن را بنياد كردهاند. چه در اين پايهها هست كه آن را تا بدين سطح توانمند ميسازد؟
⇐ انديشۀ اجتماعي متفكران مسلمان، انديشه اجتماعي است كه از زمينه فرهنگي اسلامي برخواسته باشد.
⇐ سنتهاي فكري را شامل ميشود كه بر پايۀ اين جهاننگري ارزشمند، البته با افت و خيزهاي انديشۀ بشري، بنياد شده است. برخورد تمدن اسلامي و تمدن غربي در قرن يازدهم ميلادي (با آغاز نبردهاي صليبي)، تأثير متقابلي بر هر دو تمدن داشته است و آنچه امروز به عنوان تمدن جهاني شناخته ميشود، حاصل تعامل اين دو تمدن بوده است.
⇐ اكنون در فرجام قرن بيستم و آغاز هزارۀ جديد، صورتبندي تازهاي در تعامل ميان غرب و تمدن اسلامي مورد انتظار است كه در درجۀ نخست، از دانشجويان ايراني توقع پيشبرد آن ميرود. درس متفكران اجتماعي مسلمان، در دورۀ كارشناسي ارشد، اگر به نحو بايستهاي ارائه شود، مقدمات اين كار را فراهم خواهد آورد.
⇐ تفهيم مطالب به دانشجويان محترم، به شيوههاي ارائه مطالب و زمينههاي اصلي، بحث در كلاس، مطالعات دانشجو، ارزيابي مطالعات دانشجويان، و مشورت با استاد صورت ميگيرد.
برنامه دوره
⇐ اعلام برنامه دوره/ كليات/درآمد تاريخي و مفهومي
⇐ چرا تفكر اسلامي مهم است؟
⇐ آغاز زودهنگام سياق فكري مدرن عبدالرحمنابنخلدون تيپ پذيرندگان مدرنيت
⇐ واقعاً مدرنیت مهم است؟ الهامات سيد جمالالدين اسدآبادي
⇐ مدرنیت در قامت یك بحران محمد اقبال لاهوري تيپ منتقدان مدرنيت
⇐ تلاش برای خروج از بحران ابونصر فارابي تيپ حكمت مشرقي
منبع اصلي
⇐ درسنامه «اندیشههای اجتماعی متفكران مسلمان».
فعاليتهاي كلاس/پسازكلاس
⇐ مباحث كلاس به منظور تدارك مقدمات لازم براي درك منبع اصلي ضروري خواهد بود؛
⇐ سؤالات، نكات و ساير ملاحظات خود را در تالار گفتگوي اينترنتي درس به اشتراك بگذاريد. مطالب وبلاگ را دنبال كنيد.
⇐ گزارش 1(1 نمره): چكيده انتقادي گام اول (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش 2(1 نمره): چكيده انتقادي گام دوم (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش 3(1 نمره): چكيده انتقادي گام سوم (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش 4(1 نمره): چكيده انتقادي گام چهارم (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش 5(1 نمره): چكيده انتقادي گام پنجم (حداكثر 2 صفحه=700 كلمه)، همراه با نظرات شخص شما(حداقل 2 صفحه =700كلمه)؛
⇐ گزارش فوقالعاده: مرور انتقادي كتاب اسلام و تنگناهاي انسان متجدد (اختياري؛ تا 3+ نمره).
خط مشي ارزيابي پايان دوره
⇐ امتحان پايان ترم منحصراً بر مبناي (1)درسنامه «اندیشههای اجتماعی متفكران مسلمان» و (2)مباحث كلاس (15نمره) صورت ميگيرد.
مراجعه جهت رفع اشكال
⇐ hajiheidari@PhiloSociology®.ir
⇐ تالار گفتگوي اينترنتي: PhiloSociology®.ir
⇐ روزهاي يكشنبه تا چهارشنبه(ساعت 14:00 تا 15:30).
كتابشناسي؛ ساير منابع پيشنهادي براي مطالعۀ افزون در زمينۀ مباني فلسفه
⇐ برنارد لوئيس (1384)، مشكل از كجا آغاز شد؟ تأثير غرب و واكنش خاورميانه، ترجمه شهريار خواجيان، تهران، اختران.
⇐ برنارد لوئيس (1386)، خاورميانه؛ دوهزار سال تاريخ از ظهور مسيحيت تا امروز، ترجمه حسن كامشاد، تهران، ني.
⇐ ماجد فخري (1382)، سير فلسفه در جهان اسلام، ترجمه گروه مترجمان، تهران، مركز نشر دانشگاهي.
⇐ حنا فاخوري و خليل جر (1386)، تاريخ فلسفه در جهان اسلامي، ترجمۀ عبدالحميد آيتي، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي.
⇐ سيد حسين نصر و اليور ليمن (1383)، تاريخ فلسفه اسلامي، 3 جج.، تهران، حكمت.
⇐ غلامحسين ابراهيمي ديناني (1376)، ماجراي فكر فلسفي در جهان اسلام، 3 جج.، تهران، طرح نو.
⇐ حميد عنايت(1372)، انديشه سياسي در اسلام معاصر، ترجمه بهاءالدين خرمشاهي، تهران، خوارزمي.
⇐ حميد عنايت (1370)، سيري در انديشه سياسي عرب، تهران، اميركبير.
⇐ علي اكبر عليخاني (ويراستار) (1386)، روششناسي در مطالعات سياسي اسلام، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع).
⇐ علي اكبر عليخاني (ويراستار) (1386)، انديشه سياسي در جهان اسلام از فروپاشي خلافت عثماني، 2جج.، تهران، پژوهشگاه علوم انساني فرهنگ و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي.
⇐ موسي نجفي (ويراستار) (1374)، تأملات سياسي در تاريخ تفكر اسلامي، 5جج.، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
⇐ هراير دكمجيان (1377)، جنبشهاي اسلامي در جهان عرب، تهران، انتشارات كيهان.
⇐ مهرزاد بروجردي (1377)، روشنفكران ايراني و غرب، ترجمه جمشيد شيرازي، تهران، فرزان.
⇐ تقي آزاد ارمكي (1374)، انديشۀ اجتماعي متفكران مسلمان؛ از فارابي تا ابن خلدون، تهران، سروش.
⇐ تقي آزاد ارمكي (1377)، انديشۀ اجتماعي متفكران مسلمان؛ از خواجهنظامالملك تا مرتضي مطهري، تهران، مؤسسۀ نشر جهاد.
⇐ محمود نفيسي (1368)، سيري در انديشههاي اجتماعي مسلمين، تهران، انتشارات اميري.
⇐ علي ميرسپاسي (1384)، تأملي در مدرنيته ايراني؛ بحثي درباره گفتمانهاي روشنفكري و سياست مدرنيزاسيون در ايران، ترجمه جلال توكليان، تهران، طرح نو.
⇐ محمد منصور هاشمي (1386)، دينانديشان متجدد؛ روشنفكري ديني از شريعتي تا ملكيان، تهران، كوير.