دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ در تابستان ۱۹۵۶، یک گروه ده نفره از دانشپژوهان جوان فارغالتحصیل ریاضیات و منطق، در محوطه دانشگاه دارتموث در نیوهمشیر گرد هم آمدند. هدف آنها این بود: «تولید برنامههای رایانهای که بتوانند هوشمندانه ”رفتار“ یا ”فکر“ کنند». آنان، این هدف را در درخواست کمک مالی به بنیاد راکفلر اینگونه ترسیم کردند: «هر جنبه از یادگیری یا هر ویژگی دیگری از هوش، اصولاً میتواند به قدری دقیق توصیف شود که یک ماشین بتواند آن را شبیهسازی کند».
▬ در میان این گروه، بویژه چهار نفر، نقش مهمی در توسعه حوزه جدید موسوم به «هوش مصنوعی» ایفا کردند: اول از همه، «جان مککارتی»، که استادیار ریاضیات دارتموث و در نهایت مؤسس و اولین مدیر آزمایشگاههای هوش مصنوعی در مؤسسه فناوری ماساچوست (۱۹۵۷) و دانشگاه استنفورد (۱۹۶۳) بود. مککارتی سازماندهنده اصلی این مؤسسه و مبتکر (طبق اکثر گزارشها) اصطلاح «هوش مصنوعی/ Artificial Intelligence» بود.
▬ سه چهره برجسته دیگر، عبارتاند از «مروین مینسکی»، که در آن زمان یک دانشجوی جوان در ریاضیات و عصبشناسی هاروارد و در نهایت مدیر آزمایشگاه هوش مصنوعی MIT بود. «هربرت سایمون» و «آلن نیول»، نیز، در شرکت رند در سانتامونیکا، و همچنین، در مؤسسه فناوری کارنگی (در حال حاضر دانشگاه کارنگی ملون) در پیتسبورگ، شاغل به تحقیق بودهاند.
▬ در آن جمع تابستانی، «الکس برنشتاین»، که در آن زمان برنامهنویس ماشینهای تجاری بینالمللی در شهر نیویورک بود، در مورد برنامه بازی شطرنج که روی آن کار میکرد سخن میگفت؛ «آرتور ساموئل»، از شرکت IBM، درباره برنامهای صحبت کرد که اتلو بازی میکرد. نیول و سایمون برنامهای را توصیف کردند که برای حل قضایای منطقی طراحی کرده بودند. ناتان راچستر از IBM، کار بر روی برنامهنویسی مدلی از شبکههای عصبی را توضیح داد، در حالی که مروین مینسکی استفاده از رایانه برای اثبات قضایای اقلیدسی را به بحث گذاشته بود.
▬ این تابستان، در تاریخ علوم شناختی به طور کلی، و در زمینه هوش مصنوعی به طور خاص، نقشی محوری بازی کرد. یک دهه قبل،دهه ۱۹۴۰، شاهد ایدههای درخشان نسل قدیمیتر، نوربرت وینر، جان فون نویمان، وارن مککالک، و آلن تورینگ بود که همگی به توسعه رایانههای الکترونیکی مدد رساندند.
▬ تنها چند هفته قبل از این نشست تابستانی بود که در MIT برخی از حضار جمع دهنفره تابستانی دارتموث، در کنار چهرههای سترگی مانند نوام چامسکی از زبانشناسی، و جورج میلر از روانشناسی حضور داشتند، گرد هم آمدند، و تتبعات مهمی در زمینه علوم شناختی را به اشتراک گذاشتند. تتبعاتی در مورد دیدگاههای جروم برونر، نوآم چامسکی، لوی اشتروس، ژان پیاژه و بسیاری از محققان دیگر در زمینه شناخت.
▀█▄ چشماندازهای رقیب در زمینه هوش مصنوعی، ...
▬ لااقل تا دهه ۱۹۸۰ در زمینه هوش مصنوعی، سه تیپ رقیب را میشد در زمینه هوش مصنوعی ترسیم کرد که تا حدود قابل توجهی، دیدگاه ما در مورد هوش مصنوعی را عمق میبخشد:
▬ برخی میخواهند فرآیندهای فکری انسان را دقیقاً شبیهسازی کنند، در حالی که برخی دیگر، به خود هوشمندی و تعامل فعال با محیط تمرکز دارند؛ ...
▬ برخی به AI به مثابه یک «مینی انسان» مینگرند، ولی برخی دیگر، آن را یک ذهن علیحده میشمرند که البته در برخی حیطهها میتواند موفقتر از هوش انسانی عمل کند؛...
▬ و بالاخره، برخی بر زبانهای برنامهنویسی و نرمافزار تمرکز دارند، ولی برخی دیگر، سختافزار را مورد توجه خود قرار میدهند.
▬ اینها، چشماندازهای رقیب در مورد هوش مصنوعی هستند (توأم با برداشتهای آزاد از هوارد گاردنر).
مآخذ:...
هو العلیم