فیلوجامعه‌شناسی

مطهری-شریعتی تازه‌ای نیاز است

فرستادن به ایمیل چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    زمانی، در واکنشی فعال و فیصله‌بخش به اخلال نهادهای مدرن در نهادهای اجتماعی ریشه‌دار و مجرب این جامعه، دو چهره درخشان و تاریخ‌ساز، شهید علامه مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی، پاسخ‌های فعال اسلامی تولید کردند، و معلوم نمودند که نهادهای تازه اجتماعی، به چه نحو می‌توانند در خدمت ریشه‌های اصولی تاریخ و فرهنگ ما قرار بگیرند. آن موقع، ما نیاز به حکومت و بازار و صنعت داشتیم، و فکر می‌کردیم که چطور می‌شود بر مبنای نیازهای خودمان از دستاوردهای دنیای مدرن استفاده کنیم، و حتی یک قدم پیش برویم، دنیای مدرن خودمان را بسازیم، و حتی یک گام بعد، سهم خودمان را در شکل‌دهی به دنیای مدرن داشته باشیم. افرادی مانند سید جمال الدین اسدآبادی به ما این خودباوری را دادند که دنیای مدرن را بسازیم، چرا که ما به عنوان تمدن اسلامی یا پارسی، در شکل‌دهی به دنیای مدرن نقش داشته و داریم و خواهیم داشت. پروژه ناتمام سید جمال را سال‌ها بعد، شهید مطهری و دکتر علی شریعتی، فیصله‌ای مناسب بخشیدند.
▬    ولی امروز، ...
▬    ولی امروز، یک دگرگونی ماهوی رخ داده است. حالا، تکنولوژی از ما جلو افتاده است و انسان را با خود و اقتضائاتش تطبیق می‌دهد، طوری که برخی از تحلیل‌گران فرهنگ امروز عالم، به «انسان تکنولوژیک» امروز، عنوان «پساانسان» را اطلاق می‌کنند. یک تکنولوژی مانند تلفن همراه، طوری با پیکر ما تلفیق شده و به کف دست ما چسبیده است، که دیگر نمی‌توان پیکر بسیط انسان را که لئوناردو داوینچی ترسیم می‌کرد، به یاد آورد. تکنولوژی، انسان خاص خود را پدید می‌آورد، و مدام آن را به نحوی غیر قابل پیش‌بینی تغییر می‌دهد.
▬    نه فقط ما، بلکه مردم دنیا، منقطع از زمینه فرهنگی خود، به نیازهایی که از جانب تکنولوژی مطرح می‌شوند، پاسخ می‌گویند. هر چند که یک دانشمند، بر مبنای زمینه فرهنگی خویش، وارد یک شاخه از تکنولوژی می‌شود، ولی کم کم در آزمایشگاه با تکنولوژی و رایانه خود تنها می‌شود و غرق در انتزاع‌پردازی دیجیتال و رقومی، ناگهان به خلق یک تکنولوژی جدید نائل می‌گردد که بیشتر با انتزاعات او ارتباط پیدا می‌کند تا نیازهای واقعی بشر، و حتی خودش هم ممکن است از دیدن آن تعجب کند و حتی از آن پرهیز داشته باشد. برای همه ما اعجاب‌آور بود، شنیدن این که بیل گیتس به خانواده خود در مورد استفاده از رایانه حذر دهد. بله؛ در واقع، خود طراح خلاق این ساحت از تکنولوژی، ممکن است، ارزیابی پر مخاطره‌ای از آن داشته باشد.
▬    امروز ما به دنبال «تلگرام»، شکل و صورت ارتباطات خود را دگرگون کرده‌ایم، و طوری وقت خود را به حلقوم این برنامه سرازیر می‌کنیم که چنین اتلاف زمانی، درست در حین انجام، برای خودمان هم یک کابوس است؛ در این گونه موارد، احساس می‌کنیم که شهید مطهری و دکتر شریعتی تازه‌ای نیاز هست که بار دیگر دنیا را بر مبنای یک موضع فعال و اصولی و فرهنگی برای ما معنا کنند تا ما بتوانیم بدون متوقف ساختن قطار دنیا و پیاده شدن از آن، لااقل بدانیم که چه می‌کنیم، و خود را در نسبت با آن تغییر موقعیت دهیم.
▬    ایجاد یک خروش فکری، که متضمن یک نوآوری فرهنگی برای انطباق فعال ما با فضای تکنیکی جدید باشد، رسالت دشواری است. نخستین ویژگی این نوآوری فرهنگی باید این باشد که در عین ابتنا بر اصول، باید، بیشتر به عنوان یک «فضای تنفسی برای نوآوری» تعریف شود، نه یک فرمول نهایی. این «فضای تنفسی» بر یک یادآوری مستمر اصول «اسلام مکتبی» اصرار دارد، و در چهارچوب این اصول، می‌کوشد تا مردم را به عنوان نیروهای مجاهد فرهنگی در صحنه نگاه دارد. برای تحریک و برانگیختن «نوآوری» در این شرایط بسیار دگرگون شونده، با طیف متنوعی از موانع از درون و بیرون این فضا، و آن‌چه نوآوری را در مسیری قرار می‌دهد که خودش را تقویت کند، مواجه خواهیم شد، و فایق آمدن به این موانع، نیاز به آن دارد که یک تصمیم‌سازی منتشر و در عین حال هم‌گرا در همه فعالان فضای سایبر، با تشخیص محلی و بهنگام تحریک کنیم، و این با مدیریت بوروکراتیک میسر نیست. سطح مناسب و مهمی از انعطاف نیاز هست که در عین حال، جهت‌گیری‌های کلی را نیز یادآوری نماید. از این قرار، باید به مدیریت «فرهنگی-جهادی» به مثابه یک «فضای تنفسی نوآوری» نگاه کرد؛ یک «فضای تنفسی نوآوری» که افراد با تنفس در آن، به تشخیص و تحلیل و نوآوری برای برداشتن موانع اعمال مدیریت جهادی برانگیخته می‌شوند.
▬    «فضای تنفسی نوآوری» شامل مجموع همه طرف‌ها و شرکای کنش اجتماعی است و با کوتاه نظری نمی‌سازد. در پیشرانی بوروکراتیک کشور، به فرآیندهای تصمیم‌گیری و اجرا، به مثابه توسعه یک‌باره ایده و خط‌مشی سیاسی از بالا به پایین نگاه می‌کنند. این، در حالی است که در یک سازمان‌دهی چابک که در خور سیاست عمیقاً تحول یابنده سایبر است، تلاش‌های نوآورانه منحصراً بر آینده و ایده و تکنولوژی بعدی تمرکز دارند و باید داشته باشند. از این دیدگاه، ایجاد یک مسیر نوآورانه مستلزم فرآیندهای وسیع و انتشاریافته‌ای است که طی آن، ایده‌ها در هر نقطه‌ای مجال طرح می‌یابند، به رسمیت شناخته می‌شوند، امتحان می‌شوند، به سمت اجرا می‌روند، بازخورد می‌گیرند، تصحیح می‌شوند و نهایتاً به فرمول‌های عملیاتی در سر تا سر  کشور بدل می‌گردند، و بدون توقف، به سمت مسیرهای آینده معطوف می‌شوند؛ این، بر وفق همان منطقی است که در نظریه عمومی اطلاعات، به آن با مفهوم «سایبر» اطلاق می‌شود.
مأخذ:صبح‌نو
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.