دکتر حامد حاجیحیدری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▀█▄ مطلب ۱.
▬ به عنوان منتقد دولت، موضع ما ابداً توقف یا تضعیف دولت نیست. از یک دید وسیعتر، هدف ما از فعالیت سیاسی در این کشور آن است که هر روز، وطن را یک گام به سوی عظمت افزون برانیم. پایه رقابتهای سیاسی صحیح، کوشش برای ارائه راه حلهای بهتر است، نه خواست توقف یا تضعیف نیروهای عمل کننده، و تا آن جا که به ما مربوط است، محدودیتی برای ارائه راه حلهای بهتر نداریم. امید ما این است که دولت به خودش بیاید و در این چند ماه باقی مانده کشور را به حال خود رها نکند. دولت، بیش از حد ضعف نشان میدهد و این برازنده دولت جمهوری اسلامی ایران نیست؛ حال، این دولت در اختیار هر یک از جناحهای فکری داخل کشور باشد. دولت یازدهم باید خودش را جمع و جور کند.
▀█▄ مطلب ۲.
▬ در یک سیاست ورزی حکیمانه، جریان کلی فعالیتها به این شرح است: یک جریان سیاسی، درگیر سیاست ملی میشود که بخش مرکزی آن، شامل توسعه استراتژی در سطح کل نیروهای عمل کننده کشور است تا مزیتهای نسبی یا همان «ظرفیت»های ملت را بالفعل سازد. این، هدف صحیح یک سیاست ورزی اخلاقمدار است. وقتی یک جریان سیاسی برای کسب ریاست جمهوری و اریکه اجرایی مصمم میشود، در همان گام اول این پرسش را مطرح میکند که «فلسفه وجودی ملت ما چیست و ظرفیتهای آن کدام است؟» پاسخ به این پرسش، به کل ملت در شکل دهی به یک خط مشی مشترک سیاسی کمک میکند و باعث اتحاد ملت در پشت دولت خواهد شد. این، چیزی است که دولت هم اکنون به آن احتیاج دارد. دولت ما، امروز، ملت را در پشت سر مهمترین تصمیمات خود ندارد و این، در ریشه، باز میگردد به این که فاتحان نود و دو اریکه دولت، از ابتدا نگاه به بیرون داشتند و به «ظرفیت»های ملت بیاعتنایی کردند. امام (ره) به ما یاد داد که در طول تاریخ ایران، هر دولتی که به خارج از این کشور نظر داشت شکست خورد و هر دولتی که به «ظرفیت»های ملت اتکاء کرد، در مقابل خرد کننده ترین فشارهای خارجی تاب مقاومت آورد.
▀█▄ مطلب ۳.
▬ کارکرد اتحاد فرهنگی-ملی، آن گونه که ما امروزه، آن را میشناسیم، یکی از پیامدهای فعالگرایی اجتماعی عمیق ملت ایران بوده است که در قرون و حتی هزارههای پیشین ظهور کرده و استمرار یافته است. ملت ایران، به اتکاء زمینههای فرهنگی خود و نیز، بر مبنای تحکیم فرهنگ اسلام شیعی حسینی، ملتی نیست که گوشهای بنشیند و دیگران را حاکم بر مشیت خویش ببیند. نخبگان این جامعه باید این حقیقت تاریخی را درک کنند، و فکر پیشبرد تقدیر این ملت را بدون همراهی خود ملت کنار بگذارند. یک گروه نمیتواند به نام «گروه عقلا» هر چه خواست بر این ملت براند. آنها باید با ریشهها و ظرفیتهای ملت زندگی کنند، با آنها دمخور باشند، آنها را درک کنند و سیاستها و تدابیر خویش را بر پایه اجماع ظرفیتهای فرهنگی ملی پیش ببرند. در این کشور، کاری بدون پشتوانه اتحاد فرهنگی-ملی، به درستی پیش نمیرود.
▀█▄ مطلب ۴.
▬ اتحاد فرهنگی-ملی، به عنوان یکی از کارکردهای سیاست، برخاسته از برنامههای مجزا ولی همسویی است که چند محور را تقویت میکند: (۱) ارتباط پویای دولت با ملت، (۲) ارتباط عناصر مختلف ملت با یکدیگر، (۳) ارتقای عواطف انسانی و معنوی که توان فرهنگی ملت برای اتحاد را بالا و بالاتر میبرد، (۴) بالا بردن توان گفتگوی ملی و کاهش اصطکاکها بر سر موضوعات اختلافی، و (۵) معطوف کردن تلاشها، علیه دشمنان خارجی و داخلی و مادی و معنوی ملت. اینها محورهای اصلی مهارتهایی است که هر دولت برای ایجاد اتحاد فرهنگی-ملی، باید از آن برخوردار باشد. متأسفانه، دولت یازدهم، تقریباً در هیچ یک از پنج محور از مهارتها و توانمندیهای کافی برخوردار نیست. به نظر میرسد که برای آنها، همین که از «گروه عقلا» باشند، کافی است.
▀█▄ مطلب ۵.
▬ کارکرد مهم اتحاد فرهنگی-ملی برای دولتی مانند دولت یازدهم این است که لااقل کمک میکند که اجرای برنامههای «گروه عقلا» تسهیل شود. حتی اگر آنها اعتقادی به «ظرفیت»های ملت ندارند، توجه به نقش اتحادساز این «ظرفیت»ها، حداقل این فایده را دارد که نیروهای اجتماعی را در مسیر اجرای تدابیر آنها قرار میدهد. آنها باید با مهارت، تدابیر خود را در مسیر اجماع ملی قرار دهند. آنها یک بار سعی کردند که این کار را بکنند، ولی آن قدر در این کار کممهارت بودند که همه فهمیدند آنها اعتقادی به ظرفیتهای ملی ندارند. آنها با تشخیص این حقیقت که در زمینه «اقتصاد مقاومتی» اجماع فرهنگی-ملی وجود دارد، به همه برنامههای پیشین خود، یک برچسب اقتصاد مقاومتی زدند، ولی آن چنان این کار مشحون از تصنع بود که ناگزیر همه چیز لو رفت و امروز گمان نمیرود کسی در این کشور معتقد به باور دولت به اقتصاد مقاومتی باشد.
▀█▄ مطلب ۶.
▬ اتحاد فرهنگی-ملی، مانند یک پنجره عمل میکند؛ در یک سوی، خارجیها میفهمند که باید سیاستهای دولت را جدی بگیرند؛ دولتمردان و دیپلماتهایی که از ملت خود دور هستند یا در انظار به نمایندگان ملت پرخاش میکنند و آنها را عملاً به هیچ میگیرند، هر قدر هم که کار بلد باشند، جدی گرفته نخواهند شد.
▬ در سوی داخلی پنجره اتحاد فرهنگی-ملی، مردم میتوانند با اعتماد به دیدگاه دولت، شرایط در حال تغییر محیط بین الملل را درک کنند و در مورد تغییر سیاستها پشتیبانی لازم را فراهم نمایند. اگر مردم به دولت اعتماد نداشته باشند، به روایتهای دولت از شرایط مذاکرات با نیروهای خارجی اعتماد نخواهند داشت، و همواره میدانند که چیزهایی هست که به آنها گفته نشده است، یا به درستی گفته نشده است. در نتیجه در موقعیت احتیاط باقی میمانند و عملاً درگیر برنامههای پسامذاکراتی دولت نمیشوند.
▀█▄ مطلب ۷.
▬ تشبیه اتحاد فرهنگی-ملی به پنجره، حاوی این نکته هم هست که پنجره به دولت اجازه میدهد که در تعاملات خود با محیط، گاهی پل بزند و صراحت و صمیمیت به خرج بدهد، و گاه پردهها را بکشد و حائل قاطعی برقرار نماید. دولتی که واقعاً پشت گرم به اتحاد ملی است، میتواند به دوستان خود، در موقعیتهای لزوم، واقعاً ابراز دوستی کند و دوستی خود را در عمل و در حدود «ظرفیت»های اقتدار ملی کشوری مانند ایران که ابداً کم نیست، نشان دهد. چنین کشوری، واقعاً از مساعدت همه دوستان خود در موقعیتهای بین المللی بهره میبرد و بسیاری از مسیرهای دور دست را برای خود نزدیک میکند. در مقابل، با افزایش عدم اطمینان محیطی در سیاست بین الملل امروز، یک دولت متکی به حمایت متحد مردم، میتواند عوامل مزاحم را با یک تهدید زبانی به پس براند، و اغلب، نیازی به زبان سختتر نخواهد داشت.
▀█▄ فرجام
▬ به گمان ما، دولت و دوستانش، باید به جای حاشیهتراشیهای ناجور و پشت سر هم و یکی پس از دیگری، به سبک زمانه مجلس سوم، مانند ماجرای «صادقی» و «بورسیهها» و «پرخاشهای بیجا به برادران» و «آمارهای غلط» و «تکخوانی زنان» و «کنسرت» و ... ، حاشیههایی که مردم نیز خریدار آن نبودهاند و نخواهند بود، به سمت راه صحیح کشورداری باز گردند. حتی اگر همه این حاشیه رفتنها کار طراحان تبلیغات انتخاباتی باشد.
▬ دولت باید خودش را جداً جمع و جور کند، و سمت و سویش را به سمت پنجره اتحاد فرهنگی-ملی برگرداند. ما یک توصیه منصفانه داریم: چه عیبی دارد که یک دولت پشت مردماش و «ظرفیت»هایشان سنگر بگیرد؟ شاید این، دلیل آن باشد که پارسیان، «میهن» را «مادر» میدانند؛ چرا که فرزند عصیانگر، همواره میتواند به دامان آن باز گردد.
مأخذ:رسالت
هو العلیم