ضرورت تغییر در دولت و مجلس

چاپ

دکتر حامد حاجی‌حیدری؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬    جهان در تب و تاب است. در امریکای ترامپ، فرانسه سارکوزی تا فرانسه مکرون، در اسپانیا و ایتالیا و آلمان، در هند و برزیل و ترکیه و روسیه و تونس و مصر و چین، خلاصه در سر تا سر جهان چه خبر است؟ بحران اقتصادی به بحران اجتماعی و سیاسی سر ریز شده است. امریکا، اروپا و آسیا، درگیر یک بحران اقتصادی عظیم هستند که محصول بیکاری گسترده ناشی از تولید ماشینی و بی‌نیازی از انسان‌ها در روند تولید است؛ اتومبیل و نیشکر و مواد غذایی و فولاد و ... با حداقل نیاز به نیروی انسانی فرآوری می‌شوند و هر روز از میزان نیاز به انسان‌ها کمتر و کمتر می‌شوند. سیستم‌های تأمین اجتماعی نیز توان پوشش دادن به خسارت بیکاران را ندارند؛ بدین ترتیب، به سرعت، این بحران اقتصادی به بحران اجتماعی و سیاسی تبدیل می‌شود. جهان در تب و تاب است.
▬    سیاست‌های اقتصادی نیاز به یک بازسازی کامل و ریشه‌ای دارند. این بازسازی کامل باید به قدر کافی عمیق و شامل تجدید نظر در منطق تقسیم کار تکنولوژی جدید باشد، و فی‌المثل، تصمیم‌گیران اقتصادی باید آماده تقلیل قابل ملاحظه سن بازنشستگی برای جذب نیروی کار جدید گردند، و به موازات آن، باید فضای کارآفرینی را برای ورود بازنشسته‌های پایه فراهم آورند.
▬    ما نیز در درون ایران، به بازآفرینی کامل سیاست‌های اقتصادی در زمینه اشتغال و تأمین اجتماعی و برنامه‌ریزی توسعه احتیاج داریم؛ البته به عنوان یک انقلاب نوپا که تنها چهل سال از نقطه انقلابی آن می‌گذرد، انعطاف بیشتری برای پذیرش تغییر داریم و این، برای ما یک مزیت محسوب می‌شود، ولی دولت باید آماده چنین چرخشی باشد که گمان نمی‌رود جناح حاکم بر دولت دوازدهم و مجلس دهم توان چنین چرخشی را داشته باشد. دولت، مأموریت جایگزینی مدیران بازنشسته را نیز به دشواری صورت داده است و هنوز چند استان فاقد استاندار هستند؛ یک دولت «جوان» و «انعطاف‌پذیر» و «مهیای تغییر» لازم است. این پارلمان هم علائمی نشان می‌دهد که حاوی سطح مناسب انعطاف‌پذیری و انقلابی‌گری نیست، که بیش از هر چیز، خود را در پدیده نوظهور امضای استیضاح‌ها و سؤال‌های مکرر و پس گرفتن سؤال‌برانگیز امضاء‌ها افشا می‌کند (امید که شورای محترم نگهبان، این رویدادها را زیر نظر داشته باشد و در احراز صلاحیت‌های انتخابات عن قریب پارلمان ملحوظ نماید). حاصل این که، جناح حاکم بر دولت و مجلس از جهات متعددی نماینده الزامات انعطاف‌های ضروری شرایط امروز ما نیستند.
▬    مقدمه تغییر در دولت و مجلس و همچنین در سیاست‌ها، دگرگونی در افکار، دانشگاه‌ها، و مراکز تولید فکر و استراتژی است. هر چند که دگرگونی سیاست‌ها ضروری است، ولی تغییرات فاقد استراتژی و چشم‌انداز در کنار عدم تعهد و حمایت از مدیریت و ضعف و زوال اعتماد و خلأ ملاحظه «ظرفیت»های محلی و عدم برقراری ارتباطات مؤثر، می‌تواند به ضد خود تبدیل شوند. دانشگاه‌ها و مراکز مطالعات راهبردی باید این تغییرات را تئوریزه و مهندسی و هدایت کنند. ولی واقع آن است که آکادمی ما بسیار زیر سایه تعهد تاریخی روشنفکری به دنباله‌روی از روشنفکری اروپایی است که آشکارا، خود در کار خویش مانده است. دشوار بتوان تصور کرد که آکادمی و روشنفکری بپذیرند که ما از خط روشنفکری اروپایی که به سختی از آموزه‌های آدام اسمیت عبور می‌کند، عبور نماییم.
▬    پس، مردم و چهره‌های معنوی پاکباخته‌تر که مهیای پذیرش تغییرات هستند، باید محرک این تغییر گردند. مردم باید از طریق ایجاد یک فوریت اجتماعی، روشنفکران و چهره‌های دانشگاهی و به تبع طراحان سیاسی انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری آتی را به لزوم تغییر سیاست‌ها متقاعد کنند. در گام نخست، باید انجماد سیاست‌ها و تئوری‌ها سست شود؛ این کار از طریق گوشزد نمودن و گفتگو در مورد نارسایی‌ها صورت می‌گیرد. از آغاز دولت دوم آقای روحانی، این مرحله به نحو وسیع و جدی شروع شده است و اکنون با استعفای چهره محوری اقتصادی دولت، دکتر مسعود نیلی، یخ تئوری حاکم عصر کارگزاران و اصلاحات، سست و آبکی شده است. در گام دوم، حرکت و جابجایی‌های اساسی تئوریک لازم است که این مرحله نیز آغاز شده است و دانشجویان خوش‌فکر هم الگوهای محلی ساخته‌اند و هم از متفکرانی همچون برونو لاتور برای همفکری در مورد مسائل اساسی دعوت به عمل آورده‌اند؛ کارهایی در حیطه نظری انجام شده، ولی سر و شکل گسترده نیافته است. و بالاخره، در مرحله سوم، باید به یک تعادل پویای جدید دست یافت که تغییر را به عنوان بخشی از رویه‌های معمول تعریف و تجهیز کند.
مأخذ:صبح‌نو
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.